از یک دختربچه بدجوری کتک خوردم !
یه جـاهای قشنـگی تو زنـدگی هـست ...
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبره و از میانشون میگذره از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
بزرگترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر دنیاست.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.
و بالاخره خواهی فهمید که :
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.
یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.
و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
تصاویـری فراتـر از سرعـت چشـم
دوربین عکاسی با سرعت بالا دستگاهی است که برای ثبت حرکات آهسته به کار می رود و مهمترین کاربرد آن در مطالعات علمی بر روی پدیده های زودگذر، ارزیابیهای نظامی و صنعتی است. این دوربینها برای استفاده بسیار انعطاف پذیر و آسان هستند و از ویژگیهای بالایی به ویژه برای کاربردهای علمی، تحقیقاتی و مهندسی برخوردارند.
در اواخر سال 2011 محققان MIT دوربینی ساختند که می توانست با سرعتی برابر یک تریلیون فریم بر ثانیه از حرکات نوری عکسبرداری کند. این سرعت به اندازه ای بالاست که می توان با کمک آن سفر فوتونهای نوری را از میان بطری آب یک لیتری مشاهده کرد. پیشرفتهای اخیری که در قالب دستگاههای تبدیل کننده عکس به بازار راه یافته اند می توانند وضوح تصویر زودگذر در حدود 50 پیکوثانیه (برابر با 20 میلیارد فریم بر ثانیه) را ارائه کنند.
و اما یک عکاس علاقه مند به موضوعات علمی با استفاده از دوربین عکاسی معمولی و فلاش دست ساز با تکنیک عکسبرداری با سرعت بالا، تصاویر دیدنی از لحظه انفجار مواد غذایی و برخی اشیا را ثبت کرده است که در این ایمیل آنها را می بینید. "آلن سیلر" عکاس اهل کالیفرنیا، برای ثبت این تصاویر از یک دوربین عکاسی نیکون D40 و یک فلاش دست ساز با زمان تأخیر یک میلیونیوم ثانیه استفاده کرده است. این عکاس با استفاده از تفنگ هوا یا منفجر کردن ترقه در داخل مواد مختلف و با شیوه عکاسی با سرعت بالا موفق شد این تصاویر خارق العاده را خلق کند.
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Imageرا انتخاب كنید
آشـنایی با "زبـان بـدن" !
حتماً این جمله را شنیده اید که "صدای عمل بلندتر از کلمات است." این مسئله مخصوصاً در مورد "زبان بدن" صحت دارد. "زبان بدن" نوعی ابزار ارتباطی قدرتمند است که با استفاده از آن می توان دوست پیدا کرد و یا دیگران را به انجام کاری متقاعد نمود.
آشنایی با "زبان بدن" به شما کمک می کند مسائلی مثل جذابیت، حقیقت، اعتمادبه نفس و شرم را تشخیص دهید. شما با دقت در حرکات طرف مقابل می توانید به حقایق زیادی دست یابید. در واقع تمام ما آگاهانه یا ناآگاهانه از "زبان بدن" استفاده می کنیم. برای آشنایی بیشتر با این زبان به موارد زیر توجه کنید:
1. تماس چشمی
اجتناب از نگاه کردن به چشمان دیگران و یا تغییر ناگهانی مسیر نگاه حکایت از پنهانکاری یا دروغگویی دارد و در ضمن می تواند نشانه شرم یا عدم اعتمادبه نفس باشد.
2. لبخند زدن
لبخند زدن می تواند نشانه اعتمادبه نفس، دوستی و رفتار مثبت باشد و این حس را منتقل می کند که مردم در کنار شما بودن را دوست دارند. از سوی دیگر مفهوم لبخند تصنعی و یا توأم با دستپاچگی کاملا ضدمفهوم ذکر شده است.
3. کم توجهی
غالباً میزان توجه یک فرد نوع شخصیت او را مشخص می کند. به عنوان مثال اگر کسی به سرعت تمرکز خود را از دست بدهد و به حرف های شما توجه نکند متوجه می شوید که بی حوصله و احتمالا بی اعتنا می باشد.
4. تکان دادن سر
مردم برخی از اوقات ناآگاهانه سر خود را تکان می دهند تا موافقت یا مخالفت خود را نسبت به مسئله ای نشان دهند. شما می توانید با بالا و پایین بردن سر موافقت خود را اعلام کنید و یا هنگام مخالفت، سر خود را به چپ و راست تکان دهید.
5. لمس کردن
لمس کردن طرف مقابل در طول صحبت کردن در صورتی که به طور صحیحی انجام شود می تواند حامل پیام روشنی باشد. به عنوان مثال این کار می تواند نشانه علاقه، آرام کردن و یا اطمینان دادن به او تلقی شود.
6. دست به سینه بودن
دست به سینه بودن می تواند حالت تدافعی یا پایان مکالمه باشد. اگر دست به سینه باشید در حالی که پاها را بر روی یکدیگر قرار داده اید سدی میان شما و دیگران ایجاد می شود.
7. قراردادن دست ها بر روی کمر
این حرکت آمادگی برای واکنش و حتی پرخاشگری را نشان می دهد و چندان دوستانه نیست. غالباً نوجوانان برای نشان دادن مخالفت خود از این حرکت استفاده می کنند.
8. دست دادن
دست دادن معانی زیادی دارد. غالباً دست دادن افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند محکم است، برعکس افراد دستپاچه و خجالتی و کسانی که احساس ناامنی می کنند. در ضمن مراقب کسانی باشید که با محکم فشردن دست های شما قصد ترساندن تان را دارند!
9. نشستن با پاهای روی هم و جدا از هم
مردم معمولا هنگام نشستن پاهای خود را بر روی هم می اندازند و با یکی از پاها به آرامی ضربه می زنند. این کار نشانه ملال یا ناشکیبایی است. در عوض نشستن با پاهای جدا از هم، آرامش را تداعی می کند.
10. لمس کردن بینی
لمس کردن یا مالیدن یعنی غالباً نشان تردید یا دروغگویی است. نیشگون گرفتن نوک بینی که غالباً با چشمان بسته انجام می شود پاسخ منفی به درخواست طرف مقابل تلقی می شود.
11. به هم مالیدن دست ها
همگی ما با این حرکت آشنا هستیم. این حرکت غالباً زمانی انجام می شود که ما انتظار یک اتفاق خوشایند را می کشیم.
12. نشان دادن کف دست ها
نشان دادن کف دست ها نشان صداقت، روراستی یا بیگناهی است. به عنوان مثال وقتی شما می گویید: "من این کار را نکرده ام" و یا "من هیچ گناهی مرتکب نشده ام" این حرکت را نشان می دهید.
13. ضربه زدن با انگشتان
ضربه زدن با انگشتان، این پیام را به طرف مقابل می دهد که شما خسته شده اید! این حرکت نشانه ناشکیبایی است و به طرف مقابل می فهماند که باید کاری انجام دهد!
14. بازی کردن با موها
کشیدن یا بازی کردن با موها نشانه احساس عدم امنیت یا اعتمادبه نفس پایین است. افراد عصبی این کار را زیاد انجام می دهند. اگر به اولین مصاحبه یک شخصیت ورزشی دقت کنید متوجه این مطلب خواهید شد!
15. خم کردن سر به یک طرف
وقتی فرد سرش را به یک طرف خم می کند شما می فهمید که به مسئله ای علاقه مند است. سگ ها نیز وقتی به موضوعی علاقه مند می شوند سر خود را به طرف آن خم می کنند. البته انسان این حرکت را با شدت کمتری انجام می دهد.
16. تکیه دادن به جلو
وقتی به جلو خم می شوید چه نشسته و چه ایستاده معلوم می شود که به مسئله ای علاقه مند هستید به عبارت دیگر یک شنونده علاقه مند به سوی گوینده خم می شود. برعکس دور شدن از گوینده نشانه عدم علاقه به موضوع بحث است.
17. جویدن ناخن ها
جویدن ناخن ها نشانه دستپاچگی یا عدم احساس امنیت است مردم غالباً هنگام تماشای یک فیلم مهیج یا مسابقات ورزشی ناخن ها را می جوند، به عبارت دیگر در لحظات پرتنش و اضطراب آور.
18. قدم زدن
معمولا افراد عصبی نمی توانند در یک جا آرام بمانند و مدام قدم می زنند. به عنوان مثال اگر شما مردی را ببینید که در انتظار تولد اولین فرزندش است از قدم زدن او تعجب نمی کنید!
توصیه :
هر چند برخی از رفتارها و حرکات پیام های روشنی دارند ولی به آسانی نمی توان این حرکات را تفسیر کرد. به عنوان مثال دست به سینه بودن لزوماً به مفهوم گرفتن حالت تدافعی نیست بلکه گاهی صرفا علامت احساس سرما می باشد! توصیه ما به شما این است که در خواندن رفتار دیگران زیاده روی نکنید و مطالب فوق را بدون استثناء ندانید. موفق باشید.
و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان.
حـرف های یـواشكی با خـدا ...
گفتم: خستهام.
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.
گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.
گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همهی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.
گفتم: دلم گرفته.
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله.
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره (آل عمران/159) ::.
گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن (حج/11) ::.
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم.
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد بهت نزدیک شم.
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.
گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/104) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم.
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/2-3) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/53) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ... توبه میکنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/42-43) ::.